فیلم «ولگردها» (Strays) یک اثر لایو-اکشن و در ژانر کمدی میباشد که به تازگی توسط کمپانی «یونیورسال پکچرر» تولید و روانه سینما ها شده است. کارگردانی آن بر عهده فیلمسازی گمنام به نام «جاش گرینبام» است اما بازیگران نام آشنا و معروفی به عنوان صداپیشه در این فیلم نقش آفرینی کرده اند، از جمله: «جیمی فاکس» ، «ویل فرل» ، «ویل فورته» و «آیلا فیشر».
داستان فیلم «ولگردها» درباره سگیست به نام «رجی» (ویل فرل) که صاحبش مردی بیکار و بیعار به نام «داگ» میباشد که ابداً «رجی» را نمیخواهد و به اشکال مختلف به او بیاحترامی و بیمحلی میکند و حتی بارها سعی کرده از دست او خلاص شود. در نهایت یک روز «داگ» سگش «رجی» را به شهری دیگر برده و او را آنجا رها میکند تا دیگر به سمت خانه باز نگردد. «رجی» که به شکل ساده لوحانهای گمان میکند کارهای صاحبش از روی احساس و دوستداشتن او است امید دارد که بتواند پیش «داگ» بازگردد. «رجی» در راه با چند سگ ولگرد دیگر آشنا میشود و ماجراهایی را از سر میگذراند…
اولین چیزی که در فیلم «ولگرد ها» به احتمال زیاد توجه مای مخاطب را به خودش جلب میکند، برهنگی الفاظ و اصطلاحاً بد دهنیهای کاراکترهای اصلیاش در قامت سگهایی ولگرد میباشد. شنیدن و دیدن این الفاظ آن هم با آیکیویِ سگی خاص کاراکترها که خصوصیترین آپشنهای جانوری را مورد هزل و حتی طنز قرار میدهد، احتمالا خنده را بر روی لبهای شما نیز میآورد.

با اینحال فیلم خوشبختانه اندک نقاط قوتی دارد که خود را حداقل برای یکبار قابل تماشا مینماید. همین که هزل و برهنگی لفظی در رفتار کاراکترها تداوم دارد و باری به هر جهت نیست تا به لودگی مطلق نکشد، خود یک پوئن مثبت برای این فیلم است. تداومی که هرچند بنیهی خاصی ندارد تا فیلم، کمدیاش ماندگار باشد اما هست تا ما برای بار اول تماشا با آن بخندیم و تا حدی همراه شویم.
هرچند به مخاطبانی که با این فیلم حتی برای همان بار اول تماشا هم همراهی نکنند نمیتوان خُرده گرفت زیرا که فیلم، درامِ نحیفی دارد و تلاش اصلیاش بر همان برهنگی رفتاری و کلامی آن هم با ضریب هوشیِ سگی میباشد.
برای مثال نمیتوان عمق وابستگیِ «رجی» به صاحبش «داگ» را درک کرد و یک سادهلوحی تحمیلی در این بین به او نسبت داده میشود اما با اینحال تداوم رفتاری که در انتقام او از صاحبش مشاهده میکنیم آن هم با هزلیات خاصِ سگیِ خود، جالب توجه میباشد مخصوصاً نحوه دقیق انتقامگیری این سگ که ابتدا گمان میکنیم استعاری صحبت میکند اما هر چه که میگذرد این انتقام معنای تحتالفظی به خود گرفته و در آخر فیلم نیز به وضوح مشاهده میکنیم که با زمینه آهنگ معروف Wrecking Ball از «مایلی سایرس» به این انتقام جامه عمل میپوشاند.
دربارهی سایر سگهای ولگرد نیز یک ارتباط حداقلی و سطحی میتوانیم با آنها برقرار کرده و با حماقت و طنازیشان همراه شویم؛ برای مثال «باگ» (جیمی فاکس) که رفیق صمیمی «رجی» میباشد در یک فلشبک علت فاصلهگرفتن و انزجارش از صاحبان آدمیزادی خود به نمایش میآید و تا حدی کنارهگیری او را میفهمیم جدا از آن نحوه ارتباط و رفاقتش با «رجی» و یاددهی رسم و رسومات «ولگردی» بعضا بسیار خندهآور است؛ همچون طهارت چهارطرفه این چهار سگ ولگرد (رجی، باگ، مگی و هانتر) به عنوان تثبیت رفاقتشان که به طرز بسیار خندهآوری به نمایش میآید.
درباره سبک لایو-اکشن فیلم نیز باید گفت که به وضوح چندپلهای از دیالوگها و وجهِ گفتاری و کُمیک فیلم عقب تر میایستد. بیش از حد به سگهای واقعی شباهت دارند و نمایش خوب و درستِ میمیکِ حالات و عواطف انسانی در این چهرههای بسیار رئال تقریبا ناممکن است و همانطور که گفته شد بیشتر به کمک دیالوگها و رفتارها تعریف میشوند تا حالات چهرهشان.
با اینحال و در مجموع فیلم «ولگرد ها» را نمیتوان [و نباید] بیش از بینهی ذاتیاش جدی گرفت. همانطور که گفته شد درام نحیفی دارد و خیلی هم طرفدار گونه انسانها نیست، حداقل نه بدون جانبداریهای روز و کلیشهای نژادی. هم به کسانی از این فیلم خوششان نمیآید میتوان حق داد و هم البته با کسانی که در حد یکبار فیلم برایشان جالب و خنده دار به نظر آمده است.
- ۰۲/۰۷/۲۰