مجموعه فیلم های ایرانی و خارجی

وبلاگ دانلود جدیدترین فیلم های ایرانی و خارجی

مجموعه فیلم های ایرانی و خارجی

وبلاگ دانلود جدیدترین فیلم های ایرانی و خارجی

پیوندها
  • ۰
  • ۰

برای گیمر‌ها و آشنایان با دنیای بازی نام “Gran Turismo” بسیار آشنا است. سری بازی “گرن توریسمو” ۷ نسخه اصلی از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۲ داشته است و مخاطبین زیادی را سرگرم خود کرده است.

 

حالا به تازگی فیلم “گرن توریسمو” توسط کمپانی سونی و کلمبیا پیکچرز ساخته شده است. فیلمی که جنبه‌های تبلیغاتی زیادی هم برای این سری بازی‌ها دارد.

از موقعی که دنیای گیم یک محصول و تبلیغ جانبی برای فروش و دیده شدن فیلم‌ها محسوب می‌شد زمان زیادی نگذشته است. به دفعات در سال‌های نه چندان دور دیده بودیم که بازی‌های زیادی به دستور کمپانی‌های سازنده فیلم، ساخته می‌شد. اما حالا در سال ۲۰۲۳ دنیای گیم به مراتب پیشرفته‌تر شده است و خودش به یکی از مهمترین بازار‌های کسب درآمد و فروش محصولات تبدیل شده است که غول‌های زیادی با هم در این عرصه رقابت می‌کنند. در زمان حال شاهد هستیم که به دستور کمپانی‌های بازی‌سازی، فیلم‌های مختلفی ساخته و روانه بازار می‌شوند که فارغ از کیفیت خود اثر، حتی می‌توانند گیشه را هم به تسخیر خود در بیاورند. (همین امسال فیلم “Super Mario Bros” و کلی فیلم دیگر را داشتیم که از روی “گیم” ساخته شده بودند.) در ادامه به نقد و بررسی فیلم پر سر‌و‌صدای این روز‌ها “گرن توریسمو” می‌پردازم و تا جای ممکن از جنبه‌های متفاوت این اثر را زیر ذره بین قرار خواهم داد.

«گرن توریسمو» براساس داستان واقعی اما باورنکردنی تیمی از شکست خورده‌ها است: یک گیمر از طبقه کارگر، یک راننده سابق ماشین‌های مسابقه‌ای و یک مدیر کمال‌گرا که برای شرکت در انحصاری‌ترین ورزش جهان همه دار‌و‌ندار خود را به خطر می‌اندازند.

در ابتدا می‌خواهم درباره شروع فیلم و بخش اول آن صحبت کنم. جایی که ما یک پسر نوجوان را می‌بینیم که علاقه وافری به بازی “گرن توریسمو” دارد و علیرغم مخالفت‌های سرسختانه پدرش که معتقد است انجام دادن این بازی چیزی جز اتلاف وقت نیست کل روزش را پای این بازی می‌گذارد. چقدر این قصه آشنا است. نه؟! احتمالا خیلی از کسانی که دارند این مطلب را می‌خوانند؛ بار‌ها این شرایط را تجربه کرده‌اند. بنابراین در همین ابتدا عرض می‌کنم که سازندگان اثر واقعا باهوش و کاربلد بودند و به شکل قابل توجهی نحوه جذب مخاطب را بلد هستند. (گرچه در موقعیت‌هایی به روش‌های کلیشه‌ای متوسل می‌شوند.) بنابراین شروع قصه برای اکثر مخاطبان (به خصوص گیمر‌‌ها) یک شروع ایده آل و جذاب است. اما از دید مخاطبان جدی‌تر سینما چطور؟!

فیلم Gran Turismo

یکی از مهمترین نکاتی که در بررسی یک اثر باید به آن دقت شود شخصیت‌پردازی‌ها هست. اما متاسفانه باید بگویم در این اثر ما شخصیت‌پردازی ای نمی‌بینیم! کاراکتر “یان ماردنبرو” یک کاراکتر کلیشه‌ای است که به دفعات در فیلم‌های انگیزشی مختلف کاراکتر‌هایی مثل او را دیده‌ایم. کاراکتری که علیرغم مخالفت‌های خانواده‌اش رویای خود را به صورت جدی دنبال می‌کند و به هیچ وجه پا پس نمی‌کشد و در انتها هم به خواسته‌اش می‌رسد! کاراکتر “پدر” هم که از نظر شخصیت‌‌پردازی حتی کلیشه هم نیست! کاراکتر “جک سالتر” (با بازی دیوید هاربور) هم کلیشه‌ای است. در مورد کاراکتر “دنی مور” (با بازی اورلاندو بلوم) هم باید بگویم که بیشتر یک کاریکاتور از یک شخص بسیار ثروتمند است! درمورد کاراکتر‌های دیگر فیلم از جمله “اُدری” (دوست دختر یان) و “مادر” هم که حرف نزنیم بهتر است! نتیجه چنین شخصیت‌پردازی (که تقریبا شخصیت پردازی نیست و کاریکاتور پردازی و کلیشه پردازی است!) باعث می‌شود که بخش اول فیلم ضعیف باشد. یعنی فیلم برای اینکه داستان اصلی خودش (حضور یان در مسابقات انتخابی نیسان و مسابقات اصلی) را آغاز کند بیننده را کم توقع و ناخشنود می‌سازد به گونه ای که دیگر مخاطب سینما اثر را در حد یک اثر تبلیغاتی و دم دستی می‌بیند! برای اینکه ضعف بخش اول را بهتر نشان دهم به نظرم یادآوری ۲ سکانس کافیست!

  1. سکانسی که “جک سالتر” سر آن میز شام دعوا می‌کند و نهایتا خیلی زود پیشنهاد “دنی مور” را علیرغم مخالفت اولیه می‌پذیرد. چیزی که کاملا قابل پیش‌بینی بود.
  2. سکانس بحث و گفتگوی “یان” با پدرش در محل کار پدر! که نهایتا “یان” با چند تا دیالوگ کاملا قابل پیش‌بینی و غیر سینمایی با عصبانیت آن‌جا را ترک می‌کند و به سراغ مسابقه اش می‌رود.

ذکر همین ۲ سکانس سند محکمی است در باب اینکه فیلم می‌خواهد هر چه سریعتر بخش ابتدایی و معرفی شخصیت‌های خودش را رد کند تا به داستان اصلی خودش (ماردنبرو در مسابقات) برسد.

اما از بخش ابتدایی که بگذریم فیلم به مراتب موفق تر و بهتر ظاهر می‌شود و در برخی نکات حتی قابل تحسین هم هست!

درباره شخصیت‌پردازی‌ها صحبت کردیم و گفتیم که سازندگان چقدر ضعیف در این قسمت عمل کرده‌اند. اما چه چیزی باعث می‌شود تا ما حتی قدری این شخصیت‌هایی که شخصیت نشده‌اند را دوست داشته باشیم؟! جواب این سوال نقش‌آفرینی بازیگران است. “آرشی مادیکوه” جوان در نقش “یان ماردنبرو” در برخی سکانس‌ها (سکانس بیمارستان) واقعا می‌درخشد و کاراکتر کلیشه‌ای خود را تا حدی در دل مخاطب جا می‌دهد. نقش آفرینی “دیوید هاربور” هم در این فیلم خیلی خوب است و یک مربی محکم و جدی و درستکار را به تصویر می‌کشد و شیمی جذاب معلم-شاگردی بین او و “یان” شکل می‌گیرد. یا حتی “جایمن هانسو” در نقش پدر (به خصوص آن صحنه‌ای که در رختکن با پسرش همکلام می‌شود) و “اورلاندو بلوم” هم خوب ظاهر می‌شوند و تا حدی کاراکتر‌ها را در می‌آورند. بنابراین بخش زیادی از ضعف شخصیت پردازی‌ها توسط کست خوب فیلم جبران می‌شود.

از بخش ابتدایی، شخصیت‌ها و کست که بگذریم به خود داستان می‌رسیم. انصافا با اینکه شاهد یک داستان تقریبا کلیشه‌ای هستیم فیلم قابلیت شوکه کردن بیننده را هم دارد! (سکانس تصادف) ریتم فیلم واقعا خوب است و انقدری سکانس اکشن و احساسی و کاراکتر‌های جورواجور دارد که بتواند بیش از ۲ ساعت مخاطب خود را پای تماشای فیلم نگه دارد.

برویم و مهم‌ترین نقطه قوت فیلم را بررسی کنیم. چقدر فیلم در زمینه مسابقه خوب است! من خودم به شخصه کمتر فیلمی را به‌یاد می‌آورم که این چنین با هیجان و جذاب مسابقات اتومبیل‌رانی را به تصویر بکشد. چندین نکته مسابقات این فیلم را جذاب‌تر و خاص‌تر کرده است. یکی از نکات، ترکیبی نشان دادن بازی “گرن توریسمو” و واقعیت مسابقه است. جدا از بحث تبلیغاتی این حرکت، باعث می‌شود “یان” را بیشتر درک کنیم و به او نزدیک‌تر شویم. صحنه‌هایی که هوایی و با استفاده از بالگرد ضبط شده‌اند واقعا فوق العاده است و مخاطب عادی هم کیف می‌کند چه برسد به مخاطبان جدی چنین ورزشی و چنین گیمی! نوع طراحی مسابقات، ماشین‌های مسابقه‌ای و جلوه ویژه همگی با کیفیت هستند و کارگردانی خوب “نیل بلومکپ” (استثنائا در این جنبه) توانسته هیجان و حس مسابقه را به خوبی به بیننده منتقل کند به گونه ای که احتمالا خیلی از مخاطبان بعد از تماشای این فیلم بخواهند خود بازی “گرن توریسمو” را تجربه کنند. و این یعنی موفقیت کامل سازندگان در زمینه تبلیغاتی. کلا “گرن توریسمو” از نظر بصری فوق العاده است و یک اثر پرزرق و برق جذاب است که سازندگانش تنها با بودجه ۶۰ میلیون دلاری توانسته‌اند چنین جلوه بصری را بسازند.

“لورن بالف” و “اندرو کاوچینسکی” با همکاری هم موسیقی متن خوبی ساخته اند. “لورن بالف” ۴۷ ساله امروزه به شدت پرکار شده است و موسیقی‌های خوب و قابل قبولی هم برای فیلم‌های مختلف می‌سازد. برای اینکه بفهمید این آهنگساز چقدر امروزه پرکار است باید بدانید که فقط فیلم‌های “Ghosted”، “Mission Impossible 7” ، “Tetris”،  “Dungeons & Dragons” ، “Luther : the Fallen Sun” و همین “Gran Turismo” را در سال ۲۰۲۳ آن هم تا اینجای کار ساخته است !!

داستان فیلم هم همانطور که پیش‌تر هم اشاره کردم کلیشه‌ای است و از کلیشه‌های ژانر Sport تبعیت می‌کند. به عنوان مثال عشق “اُدری” و “یان” که در این اثر گنجانده شده‌است به وضوح جزو قواعد ژانری حساب می‌شود و در این‌جا هم به شکلی کلیشه‌ای و بدون پرداخت درست می‌بینیم.

خوب است به نکته ای از فیلمنامه که به نظرم در فیلم کار نکرد هم بپردازیم. ما از ابتدا متوجه شدیم که “جک سالتر” در گذشته یک راننده مسابقات اتومبیل رانی بوده است ولی همواره دلیل کناره‎‌گیری او از این رشته در طول فیلم سوالی بود که فیلمساز می‌خواست برای بیننده پیش بیاید. در نهایت اما می‌فهمیم که دلیل کناره‌گیری او از این رشته تصادفی بوده است که منجر به مرگ فردی دیگر شده است. اتفاقی که برای “یان” هم می‌افتد و جزو اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی فیلم است. اما واقعا به نظرم این نکته در فیلم اثربخش نبود و باید به مراتب تاثیرگذار‌تر و پخته‌تر دیده می‌شد.

مضمون فیلم هم با اینکه کلیشه‌ای است اما کاملا با داستان و ژانر این فیلم همخوانی دارد. فیلم درباره رویا است و این را می‌گوید که حتی اگر همه افراد دور‌و‌برت به‌خاطر اینکه رویایت را دست نیافتنی می‌بینند می‌خواهند تو را از رسیدن به رویایت منصرف کنند؛ تو برای خواسته‌ات بجنگ و در این مسیر سخت و پرپیچ و خم تسلیم نشو! این مضمون و داستان وقتی جالب‌تر می‌شود که می‌فهمیم داستان براساس واقعیت و شخصی به نام “یان ماردنبرو” هست. کلا ایده ساخت فیلم براساس زندگی او ایده کاملا هوشمندانه‌ای بوده است.

اما از تمام این موارد که بگذریم باید اعتراف کنیم که چه خوشمان بیاید و چه خوشمان نیاید؛ “گرن توریسمو” از نظر تبلیغات یک فیلم کاملا موفق است و می‌تواند یک الگو برای فیلم‌های تبلیغاتی دیگر باشد. درست است که از نظر سینمایی ضعف‌های زیادی در فیلم دیده می‌شود اما می‌تواند مخاطبان زیادی را جذب خود کند زیرا بلد بوده است که چگونه فیلمی بسازد که محبوب شود. ریتم خوب و درگیرکننده، داستانی کلیشه‌ای اما جذاب، نقش آفرینی های  خوب، جلوه بصری فوق العاده، مسابقات مهیج و دیدنی و مضمونی تکراری ولی انگیزشی و تاثیرگذار از مهم‌ترین نقاط قوت هستند.

در کل باید گفت “گرن توریسمو” فیلمی سرگرم کننده است که از نظر تبلیغاتی کاملا موفق است. فیلمی که می‌توان گفت با عشق و علاقه به تمام گیمر‌ها هدیه شده‌است. اگر شما هم دنبال یک فیلم سرگرم کننده اما کلیشه‌ای در ژانر ورزشی و رشته اتوموبیل‌رانی هستید می‌توانید حسابی از این فیلم لذت ببرید. اما اگر مخاطب جدی سینما هستید و دنبال یک فیلم، با سینمای قوی هستید، این فیلم انتخاب چندان خوبی برای شما نخواهد بود.

  • ۰۲/۰۷/۱۷
  • FNS Nazari

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی