بررسی فیلم شاهکار کنیز (The Handmaiden)

فیلم کنیز (The Handmaiden) ساخته پارک چان ووک کارگردان مشهور فیلم OldBoy است.‌ این فیلم در زمان اکران نظرات مثبت زیادی را به سوی خود جلب کرد.

2016 سالی پربرکت برای سینما و تلویزیون کره جنوبی بود. فیلم‌های قطاری به بوسان، Age of The Shadows، Tunnel و همچنین کنیز در این سال به اکران درآمدند.

فیلم کره‌ای The Handmaiden اولین بار در جشنواره فیلم کن اکران شد و توانست نظر مثبت منتقدان را به خود جلب کند. خط داستانی قوی، شخصیت پردازی‌های خوب، کارگردانی عالی و بازیگران توانمند همگی در موفقیت این فیلم نقش‌های اصلی را عهده دار شدند.

خلاصه داستان فیلم کنیز

فیلم کره‌ای The Handmaiden به کارگردانی پارک چان ووک درباره دختری به نام سوک-هی با بازی کیم-ته-ری بازیگر توانمند کره‌ای بوده که به عنوان خدمتکار وارد یک خانواده ژاپنی می‌شود.

خط زمانی داستان در روزهای اشغال کره جنوبی توسط ژاپن رخ می‌دهد. این خانواده مرفه که در یک عمارت ویکتوریایی بزرگ زندگی ‌می‌کنند حامل رازهای زیادی هستند. کیم-مین-هی در نقش بانو هیدکو به همراه عمویش که کلکسیونر کتاب‌های گرانبها بوده زندگی می‌کند.

بانو هیدکو از کودکی تحت نظر عموی خود بزرگ شده و قرار است به زودی با او ازدواج کند. در این بین مردی با عنوان قلابی کنت فوجی وارا نیز قصد دارد تا با ازدواج با بانو هیدکو ثروت بی‌حد و حصر او را از آن خود کند.

شاید بتوان گفت کارگردان، داستان اصلی فیلم را با الهام از نقاشی معروف رویای زن ماهیگیر نوشته است. این نقاشی که در سال 1814 کشیده شده یکی از برترین نقاشی‌ها در زمینه اروتیک است.

زمانی که امکانات به میزان امروز پیشرفته و در دسترس نبوده، نقاشان ژاپنی وظیفه به تصویر کشیدن تصورات غریزی انسانی را برعهده داشتند.

داستان فیلم در سه پرده روایت می‌شود. پرده اول که سر راست‌ترین داستان را روایت می‌کند شامل ورود خدمتکار جدید به این عمارت اشرافی و روایت‌ آشنایی او با بانو هیدکو است. در پرده دوم نقاط تاریکی برای بیننده روشن شده و در پرده سوم با مهارتی زیبا داستان به پایان بندی عمیقی دست پیدا می‌کند.

پروده اول

اولین بخش فیلم کنیز ساده‌ترین قسمت این داستان چند لایه است. پارک چان ووک با مهارت اولین پرده را به شکلی روایت کرده که بیننده کلیت داستان را به سادگی درک کند. با این حال اگر از طرفداران سینمای او باشید می‌دانید هرآن‌چه که می‌بینید لزوما تمام حقیقت نیست.

در پرده اول داستان از دید سوک-هی روایت می‌شود. دختری کره‌ای که از کودکی توسط خاله خود تربیت شده و به کار دزدی مشغول است.

ورود این دختر به عمارت انگلیسی – ژاپنی بانو هایدکو سرآغاز داستانی متفاوت است. او با همدستی کنت فوجی وارا،‌ شخصیت خود را جعل کرده و خدمتکار شخصی این بانوی ژاپنی می‌شود تا بتواند او را برای ازدواج با کنت متقاعد کند.

در سکانس‌های ابتدایی سوک-هی که تا به حال در خانه‌ای کوچک و حقیر زندگی می‌کرده از عظمت این عمارت اشرافی شگفت زده می‌شود.

کارگردان برای اثبات بزرگی این خانه از نما‌های پایین برای فیلمبرداری استفاده می‌کند. در سکانسی دیگر برای تاکید روی ثروت ساکنین این خانه، با کمد لباس‌های بانو هایدکو مواجه می‌شویم.

از نقاط قوت فیلم می‌توان به زیبایی‌های بصری آن اشاره کرد که در جزئی‌ترین مسائل هم رعایت شده است. از درختان پربار و کهن‌ سال باغ گرفته تا کشوی مملو از دستکش‌های زنانه زیبا، همگی قرار است به ما ثابت کنند که ثروت این خانواده بی‌حد و حصر است.

کنت فوجی وارا به عنوان فردی ژاپنی و ثروتمند ظاهر شده که قصد دارد تا هایدکو را از چنگال شوهر خاله خود رها کند. در این مسیر خدمتکار نیز همدست او خواهد بود. در میانه مسیر، سوک هی دیگر قصد ندارد تا به نقشه وفادار باشد زیرا معصومیت هایدکو در مقابل شیطان صفت بودن فوجی وارا او را آزار می‌دهد.

تفاوتی که فیلم کنیز با دیگر آثار این چنینی دارد این بوده که ما اغلب عادت داریم تا شاهد یک مثلث عشقی بین شخصیت‌های زن و مرد داستان باشیم، اما این کارگردان کاربلد تصمیم دارد تا وجه دیگری از عاشقانه را برای ما به نمایش بگذارد. عاشقانه‌ای که در یک دهه اخیر در سینمای شرق شاهد آن بوده‌ایم. صحنه‌های اروتیک که اغلب برای جلب مخاطب طراحی می‌شوند در این فیلم قرار است پیام دیگری را برسانند.

پرده دوم

دومین پرده فیلم، داستان را از چشمان هایدکو با بازی کیم-مین-هی روایت می‌کند. دختر ژاپنی ثروتمندی که والدینش را از دست داده و به همراه خاله و شوهر خاله‌اش زندگی می‌کند.

خاله هایدکو که زنی زیبا بوده، سال‌ها پیش خودکشی می‌کند و از آن پس این دختر جایگزین او می‌شود. عمو کوزوکی، مردی کره‌ای بوده که با هویتی ژاپنی شناخته می‌شود. او یک کلکسیونردار کتاب‌های ارزشمند بوده و در عمارت خود هر ماه میزبان مردان ثروتمند ژاپنی است.

در مهمانی که هر ماه در عمارت خود برگزار می‌کند، مجلسی ترتیب داده تا هایدکو کتاب‌های اروتیک را برای این مردان بخواند. هدف نهایی این میزبانی‌ها فروش کتاب‌ها و ثروتمندتر شدن عمو کوزوکی است.

این مرد که در ابتدایی‌ترین سکانس‌ها با او آشنا می‌شویم انسانی پلید بوده که این شرارت در ظاهر او نیز نمایان است. او قصد دارد تا با ازدواج با خواهر زاده همسرش به ثروت او دست پیدا کند و برای رسیدن به این خواسته از کودکی هایدکو را از فرار ترسانده است.

در بخش دوم فیلم کنیز هایدکو با همدستی کنت فوجی وارا قصد دارد تا بعد از فرار از خانه، خدمتکار خود را به تیمارستان فرستاده و با هویت او به زندگی ادامه دهد. سوک هی که در این مدت دلباخته هایدکو شده تمام تلاش خود را به کار می‌گیرد تا او را از ادواج با کنت منصرف کند.

 

در این فیلم هر پرده برای تکمیل داستان بخش قبلی نمایش داده می‌شود به صورتی که در هر کدام بخشی از داستان تکراری بوده و قسمتی دیگر حاوی اطلاعات تکمیلی و دقیق‌تری خواهد بود. این تکنیک پیش از این نیز در فیلم‌های دیگر مورد استفاده قرار گرفته اما با هنر کارگردان قوی این فیلم، بیننده را باری دیگر مجذوب خود می‌کند.

در بخش دوم فیلم نقاط ابهام و تاریکی برای ما روشن خواهد شد در حالی که در گوشه ذهن می‌دانیم این تمام ماجرا نخواهد بود. پس پرده سوم در تکمیل دو بخش قبلی به داستان اضافه خواهد شد.

بازیگران فیلم کنیز

انتخاب تیم بازیگری یکی دیگر از نقاط قوت فیلم کره‌ای خدمتکار به حساب می‌آید. کیم-ته-ری بازیگر جوان و توانمند کره‌ای که بازیگری تازه‌کار بوده اما در کارنامه خود فیلم و سریال‌های موفقی چون مستر سان شاین و 1987 را دارد. او توانایی این را داشته که هم دختری مرفه در کشاکش استعمار کره توسط ژاپن بوده و هم دزدی از طبقه ضعیف به سودای کسب ثروت باشد. این هنرنمایی را در فیلم کنیز ‌شاهد هستیم و می‌توانیم امیدوار باشیم که آینده‌ای درخشان در انتظار او است.

کیم-مین-هی 38 ساله در نقش بانو هایدکو فعالیت هنری خود را از سال 1999 شروع کرده و در فیلم‌ها و سریال‌های بسیاری نقش آفرینی کرده است. ظرافت هایدکو در این فیلم نمایانگر زنانی بوده که اسیر مردان حریص و شهوت‌ران اطراف خود هستند. در کنار این دو نفر از نقش آفرینی ها جونگ وو در نقش کنت فوجی وارا و چو جین وونگ در نقش عمو کوزوکی نباید غافل بود.

علاوه بر بازیگران توانای این فیلم، شخصیت پردازی‌ها نیز به خوبی نوشته شده‌اند. تفاوتی بین نقش‌ها نبوده و همگی از اصلی‌ترین کاراکترها تا شخصیت‌های فرعی به خوبی به بیننده معرفی می‌شوند. در پشت هر یک از اقدامات یک کاراکتر عقل، منطق و هدفی نشسته که آن را باور پذیر می‌کند. فاکتوری که در فیلم دیگر این کارگردان یعنی فیلم OldBoy به خوبی پرداخته نشده است.